درگذشت حسن جوهرچی

حسن جوهرچی بازیگر سینما و تلویزیون صبح امروز دار فانی را وداع گفت. وی به دلیل بیماری و عارضه کبدی در بخش آی سیو بستری بود.

 به گفته یکی از نزدیکان این بازیگر، وی صبح امروز به دلیل ایست قلبی درگذشت. هنوز زمان دقیق تشییع پیکر این بازیگرمشخص نشده است.

بیوگرافی

حسن جوهرچی در سال 13477 در یک خانواده اردبیلی در تهران متولد شد. لیسانس عکاسی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارد. بازی در سینما را در سال 13677 با «فیل در تاریکی» که بعد از پانزده سال کامل شد شروع کرد. اولین بازی مطرح او در سینما در سال 1370 با فیلم «برخورد» به کارگردانی سیروس الوند بود.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، مهناز افشار بازیگر مطرح سینما در بخش سی سی یو بیمارستان بستری شد.

بنا بر این گزارش، مهناز افشار بعد از ظهر روز گذشته بر اثر درد قفسه صدری به بخش اورژانس بیمارستان طالقانی منتقل شد.

وی بعد از تشخیص پزشکان و نتیجه آزمایشات مشخص شد وی دچار اسپاسم عضلانی بوده و منشا قلبی ندارد فقط برای اطمینان از وضعیت وی در بخش سی سی یو نگهش داشتیم و به زودی مرخص می شود.

سی پنجمین جشنواره فیلم فجر 

تصاویر بازیگران در  جشنواره فیلم فجر 

بازیگران حاضر در جشنواره فیلم فجر 

تصاویر از کاخ  جشنواره فیلم فجر 

تصاویر از کاخ  جشنواره فیلم فجر 

کاخ  جشنواره فیلم 

35 جشنواره فیلم فجر

 جشنواره فیلم فجر 95

 جشنواره فیلم فجر سال 95

بازیگران حاضر در جشنواره فیلم فجر95 

کاخ جشنواره  

کاخ جشنواره  95

سی و پنجمین جنشواره فیلم فجر

کاخ جشنواره  فیلم فجر در سال 95

سی و پنجمین جنشواره فیلم فجر

سی و پنجمین جنشواره فیلم فجر  

 جنشواره فیلم فجر 

تصاویر سی پنجمین جنشواره فیلم فجر 

تصاویر35جنشواره فیلم فجر 

جشنواره فجر 95

عکس جدید از رامبد جوان در کنار نگار جواهریان 

رامبد جوان در کنار نگار جواهریان 

حضور رامبد جوان و نگار جواهریان در کاخ جشنواره

حضور پریناز ایزدیار هنرپیشه همه فن حریف سینما و تلوزیون کشورمان در سی وپنجمین جشنواره فیلم فجر.

اخرین سلفی احسان خواجه امیری در امریکا

احسان خواجه امیری خواننده سرشناس کشورمان که برای مدتی به لس انجلس امریکا سفرکرده بودن. بعداز موضع گیریی و فرمان دونالد ترامپ علیه ایرانیان  خاک این کشور را به مقصد ایران ترک کرد . اخرین تصویر سلفی احسان خواجه امیری در فرودگاه لس انجلس در کنار معترضان دونالد ترامپ .

کمتر از چند روز به مهم‌ترین اتفاق سینمایی سال سینمای ایران باقی نمانده است.

کمتر از چند روز به مهم‌ترین اتفاق سینمایی سال سینمای ایران باقی نمانده است و همه دوستداران سینما و فعالان فرهنگی و رسانه‌ای منتظر رونمایی از جدیدترین آثار سینمای ایران درجشنواره فیلم فجر سی‌وپنجم هستند.فستیوالی که یک سالی می‌شود که بخش بین‌الملل آن جدا شد و قرار است امسال ۳۳ فیلم در بخش سودای سیمرغ به رقابت با هم بپردازند که بیش از همه حضو زنان و فیلمسازان جوان موج نوی سینمای ایران در این میان حائز اهمیت و قابل‌توجه است. در این گزارش که به‌دلیل کم‌و‌زیاد شدن چند باره فیلم‌های جشنواره تا حدی دیرتر آماده شده سعی شده است به مرور اجمالی و آنالیز‌کردن تعداد بازی هنرپیشه‌های مرد و زن جشنواره پرداخته شود. یکی از نکات مهم این لیست حضور سیامک صفری و حمیدرضا آذرنگ است که در فهرست پرکارترین بازیگران مرد امسال جشنواره قرار دارند.

وجه تمایز و ویژگی این دوبازیگر قدرتمند سینمای ایران، فعالیت سال‌های طولانی در تئاتر و بعد حضور در سینما بوده است که این خود باعث خرسندی است که سکاندار بازیگری سال آینده سینمای ایران در حوزه بازیگری به‌دست بازیگران توانمند و خاک خورده تئاتری افتاده است. در لیست بازیگران زن نیز حضور پریناز ایزدیار؛ بازیگر با استعداد و خوش‌آتیه سینمای ایران است که خیلی زود پله‌های ترقی را پیمود و در حالی که تا زمستان سال گذشته، تقریبا کسی او را نمی‌شناخت با سریال «شهرزاد» و فیلم «ابد و یک روز» خیلی زود ره صدساله را یک شبه پیمود و امسال به‌عنوان پرکارترین بازیگر زن جشنواره سی‌و‌پنجم لقب گرفته است.

پرکارترین بازیگران مرد جشنواره کدامند؟ 

سیامک صفری؛ بازیگر توانمند سینما و تئاتر کشورمان با حضور در پنج فیلم سینمایی «انزوا»، «کارگر ساده نیازمندیم»، «سوفی و دیوانه»، «فِراری» و «پشت دیوار سکوت» در سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر حضور خواهد داشت.

همچنین آذرنگ نیز که سال‌های سال در عرصه تئاتر فعالیت داشته است. این‌روزها در سینما، روزهای شلوغی را سپری می‌کند. وی در سال ۹۰ با بازی در فیلم سینمایی «ملکه» توانست قدرت خود را در بازیگری سینما را به رخ بکشد و یکسال بعد در فیلم «آسمان زرد کم عمق» به ایفای نقش بپردازد. او با حضور در سریال‌های «جاده قدیم»، «قرعه»، «شاهگوش» و «دندون طلا» توجه مخاطبان تلویزیونی را نیز به‌خود جلب کرد و سال گذشته با فیلم «آاااادت نمی‌کنیم» به جشنواره فیلم فجر پا گذاشت. امسال نیز این بازیگر با با بازیگران فیلم‌های «قاتل اهلی»، «آذر»، «رگ خواب» و «بیست‌و‌یک روز بعد» برای کسب سیمرغ رقابت می‌کند و پیش‌بینی می‌شود ایفای نقش او در «بیست و یک روز بعد» که اولین ساخته محمدرضا خردمندان محسوب می‌شود مورد توجه قرار بگیرد.

پژمان بازغی در جشنواره امسال با شش فیلم بلند سینمایی حضور خواهد داشت. او در جشنواره امسال با فیلم‌های «فصل نرگس»، «اسرافیل»، «دریاچه ماهی» و «توچال» حضور خواهد داشت.

پولاد کیمیایی با سه فیلم «گشت ۲»، «قاتل اهلی» و «خفه‌گی» در جشنواره حضور دارد.

بازیگران مرد بخش اصلی امسال که دو فیلم دارند، بسیار هستند که عبارتند از: مهرداد صدیقیان در «ماجرای نیمروز» و «شماره ۱۷ سهیلا»، حسین مهری در «ماجرای نیمروز» و چراغ‌های ناتمام»، نوید محمدزاده در «بدون تاریخ بدون امضا» و «خفگی»، آرمان درویش در «کمدی انسانی» و «پشت دیوار سکوت»، پرویز پورحسینی در «پشت دیوار سکوت» و «قاتل اهلی»، فرهاد اصلانی در «یک روز به‌خصوص» و «زیر سقف دودی»، هومن سیدی در «مادری» و «کمدی انسانی»، آتیلا پسیانی در «کارگر ساده نیازمندیم» و «نگار»، علیرضا شجاع‌نوری در «نگار» و «کمدی انسانی»، محسن کیایی در «سد معبر» و «یک روز به‌خصوص»، مصطفی زمانی در «یک روز به‌خصوص» و «سارا و آیدا»، صابر ابر در «ویلایی‌ها»، و «تابستان داغ» و امیر آقایی در «بدون تاریخ بدون امضا» و «فصل نرگس».

پس از بازیگرانی که در دو فیلم بازی کرده‌اند سراغ نام‌های آشنایی می‌آییم که هر کدام با یک فیلم به رقابت می‌پردازند.

بابک حمیدیان در «شماره ۱۷ سهیلا»، امیر جدیدی در «قاتل اهلی»، جواد عزتی در «ماجرای نیمروز»، علی مصفا در «تابستان داغ»، امین تارخ در «پشت دیوار سکوت»، حمید فرخ‌نژاد در «گشت ۲»، پرویز پرستویی در «قاتل اهلی»، محسن تنابنده در «فراری»، رضا کیانیان در «فراری»، پژمان بازغی در «اسرافیل» و حامد بهداد در «سد معبر».

مهم‌ترین ستاره‌های مرد جشنواره سی‌و‌پنجم کدامند؟ 

شهاب حسینی پس از موفقیت در جشنواره کن ۲۰۱۶ و اضافه‌کردن جایزه بهترین بازیگر مرد از این جشنواره به ویترین سینمای ایران، سال کم‌کاری را گذراند که شاید دلیل اصلی آن حضور در فصل دوم سریال «شهرزاد» باشد. حسینی در سال جاری تنها در فیلم «لابی» به کارگردانی محمد پرویزی بازی کرد که این فیلم با وجودداشتن بازیگرانی سرشناس نتوانست نظر هیات انتخاب را برای بخش مسابقه و حتی برای بخش خارج از مسابقه به‌خود جلب کند. حسینی سال گذشته با دو فیلم، «برادرم خسرو» به کارگردانی احسان بیگلری و «چهارشنبه» به کارگردانی سروش محمدزاده در جشنواره حضور داشت.

اما بهرام رادان هم یکی دو سال است که کم کار شده است، او سال گذشته تنها فیلم «بارکد» را به کارگردانی مصطفی کیایی در بخش مسابقه جشنواره سی‌و‌چهارم داشت، فیلمی که گیشه بسیار موفقی داشت و تبدیل به یکی از شش فیلم با فروش بالای ۱۰ میلیارد تومان در اکران سال ۹۵ شد. رادان امسال هم تنها در یک فیلم «زرد» به کارگردانی مصطفی تقی‌زاده حضور پیدا کرد. جالب است که این فیلم ترکیب بازیگران خوبی داشت اما هیات انتخاب جشنواره از کنار نام این فیلم هم گذشتند. رادان با کسب دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم‌های «شمعی در باد» و «سنتوری» جزو موفق‌ترین بازیگران نسل خود در جشنواره فجر است.

رضا عطاران سومین فرد این لیست است. بازیگری که در چند سال اخیر در جشنواره حضور پررنگی داشته و حتی برای کارگردانی و بازیگری‌اش سیمرغ هم برده است. احتمال می‌رفت فیلم «نهنگ عنبر ۲: سلکشن رویا» تنها حضور عطاران در جشنواره باشد اما آن هم با نظر کارگردان و به‌دلیل تمام‌نشدن مراحل فنی زودتر از موعد از جشنواره سی‌و‌پنجم انصراف داد.

محمدرضا گلزار هم در سه‌سال اخیر فیلم‌های «دلم می‌خواد» بهمن فرمان آرا، «مادر قلب اتمی» علی احمدزاده و «خشکسالی و دروغ» پدرام علیزاده را بازی کرده است که هر کدام بنا به‌دلایلی فرصت حضور در جشنواره فجر را به‌دست نیاوردند. اما امسال برخلاف سه‌سال اخیر گلزار اصلا فیلمی نداشت که بخواهد با آن امید به حضور در جشنواره داشته باشد.

پرکارترین بازیگران زن جشنواره کدامند؟ 

اکثر این بازیگران قبل از اعلام فهرست نهایی شانس‌های متفاوتی برای دریافت سیمرغ داشتند اما پس از اعلام نهایی، برخی از بازیگران زن با افزایش شانس روبه‌رو شده و برخی از جشنواره حذف شدند.

پریناز ایزدیار؛ موفق‌ترین بازیگر زن سینمای ایران در سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر محسوب می‌شود. او پیش از اعلام نهایی اسامی آثار حاضر در سودای سیمرغ در سه فیلم متقاضی حضور داشت و پس از آن هر سه فیلم به بخش نهایی راه یافتند. ایزدیار در فیلم‌های «ویلایی‌ها» ساخته منیر قیدی، «تابستان داغ» به کارگردانی ابراهیم ایرج زاد و «یک روز بخصوص» همایون اسعدیان به ایفای نقش پرداخته است.

پیش از اعلام اسامی آثار شرکت‌کننده در بخش نهایی سودای سیمرغ شقایق فراهانی با هفت فیلم پرکارترین بازیگر زن سینمای ایران در جشنواره مبدل شد. اما پس از اعلام آرای هیات داوران چهار فیلم از او از در بخش اصلی حذف‌شده و او تنها با سه فیلم به جشنواره راه پیدا کرده است. فراهانی امسال با سه فیلم «چراغ‌های ناتمام» از مصطفی سلطانی، «پشت دیوار سکوت» ساخته مسعود جعفری ‌جوزانی و «انزوا» به کارگردانی مرتضی‌علی عباس‌میرزایی به رقابت با سایر بازیگران می‌پردازد.

بازیگرانی که با دو فیلم در جشنواره حاضر شدند، عبارتند از: ثریا قاسمی در «ویلایی‌ها» و «قاتل اهلی»، لیندا کیانی در «ماجرای نیمروز» و «انزوا»، مریم بوبانی در «مادری» و «زیر سقف دودی»، پگاه آهنگرانی در «قاتل اهلی» و «سارا و آیدا»، نیکی کریمی در «کمدی انسانی» و «آذر»، ترلان پروانه در «گشت ارشاد ۲» و «فراری»، مریلا زارعی در «زیر سقف دودی» و «اسرافیل»، شیرین یزدان‌بخش در «سارا و آیدا» و «یک روز بخصوص»، لیلا زارع در «آذر» و «کمدی انسانی»، هدیه تهرانی در «اسرافیل» و «بدون تاریخ بدون امضاء».

بازیگران مطرحی که در این دوره حضور دارند و هرکدام در بخش اصلی با یک فیلم در جشنواره حضور دارند عبارتند از: تینا پاکروان در «سارا و آیدا»، ساره بیات در «بیست و یک روز بعد»، مینا ساداتی در «تابستان داغ»، نگار جواهریان در «نگار»، لیلا حاتمی در «رگ خواب»، هانیه توسلی در «مادری» و طناز طباطبایی در «ویلایی‌ها».

حضور پر رنگ زنان در جشنواره امسال 

نکته مهمی که باید درباره جشنواره امسال بدانیم، حضور فعال زنان در بخش مسابقه سینمای ایران است که هم حضور فیلمسازان زن قابل اعتناست و هم موضوعات فیلم‌ها به مسائل و دغدغه‌های زنان نزدیک‌تر شده است.

در جشنواره سی‌وپنجم، فجر حضور فیلم‌هایی با موضوع زنان پررنگ است و از ۳۳ فیلمی که در بخش مسابقه این دوره از جشنواره حضور پیدا کرده‌اند حداقل ۱۱ فیلم یا به موضوع زنان می‌پردازد و یا راوی و قهرمان اصلی داستان یک زن است.

این امر می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که سینماگران درباره موضوع زنان در جامعه حساس‌تر شده‌اند و حال باید دید آیا این موج فیلمسازی با محوریت زنان می‌تواند در عرصه اجتماع هم تاثیرگذاری مثبتی داشته باشد.

 زیبا بروفه بازیگر سینما و تلویزیون کشور در محل حادثه پلاسکو حضور یافت و از آتش‌نشان با گل و شیرینی پذیرایی کرد.

حال کاظم افرندنیا وخیم است و وی در حال حاضر در بیمارستان شهدای تجریش به سر می‌برد.

به گزارش سرویس فرهنگی جام نیـوز، کاظم افرندنیا بازیگر سینما و تلویزیون به علت پاره شدن مویرگ های مغز و خونریزی در بیمارستان شهدای تجریش بستری شد.

وی که در روز پنجشنبه تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، در حال حاضر از سطح هوشیاری پایین برخوردار است و  در وضعیت به اصطلاح کمای مغزی قرار دارد.

این بازیگر سینما و تلویزیون قرار است بار دیگر عمل جراحی شود و در حال حاضر با دستگاه تنفس می‌کند.

«کاظم افرندنیا»  متولد سال 24 شهر نائین است و دیپلم هنرستان هنرهای زیبا دارد. او فعالیت هنری خود را از سال 54 آغاز کرده است. او در فیلم‌ها و سریال‌های بسیاری ایفای نقش کرده که از جمله آنها می‌توان به معمای شاه، ستایش 2، خانه‌ای در تاریکی، دلیران تنگستان و ... اشاره کرد./ دانشجو

وصیت جنجالی شادمهر عقیلی + عکس

 به تازگی خبری مبنی بر قصد شادمهر عقیلی خواننده محبوب و معروف ایرانی برای بازگشت به ایران در رسانه منتشر شده بود که باعث شد شادمهر عقیلی رسما واکنش نشان دهد . شادمهر عقیلی با انتشار عکسی در اینستاگرام خود شایعه تقاضایش برای بازگشت به ایران را کلاا رد کرد .به دنبال این شایعه واکنش تند برخی از کاربران  و باعث ناراجتی شادمهر عقیلی نیز شد.ودر اخر  شادمهر عقیلی نیز به کامنت های کاربران واکنش نشان داد.

 شادمهر عقیلی در اینستاگرام نوشت:

برای اینکه به همه شایعات پایان بدم واسه اولین و آخرین بار این پست رو به مدت یک روز بالا نگه میدارم وبعد پاک میکنم و اگر اشکال نداره دیگه در این مورد کامنت نزارید. من پارسال توسط وکیل خودم وصیت کردم که اگه واسم اتفاقی افتاد به هیچ وجه بدن من به ایران برنگرده، اون رو بسوزونن و خاکسترش رو در اقیانوس اطلس بریزند. لطفا مجبورم نکنید که کامنتها رو ببندم.   

آتش بس شادمهر عقیلی در اینستا 

 بازیگر مشهور ایرانی دستفروشی می کند؟+عکس 

کافی است نام “احمد پورمخبر” را در گوگل جستجو کنید، اولین نتایجی که می بینید، شما را متعجب می کند؛ شایعه هایی که پیرامون بازیگر طنز سینما و تلویزیون وجود دارد باعث شده است تا خاطرش مکدر شود. شایعه هایی که همه آنها از شبکه های اجتماعی نشأت می گیرند؛

یک روز این بازیگر فوت کرده و روز دیگر با انتشار عکسی می گویند او به علت مشکلات زندگی دستفروشی می کند.احمد پورمخبر که مدتی فعالیت مجازی خود را کنار گذاشته بود، سکوت خود را شکست و به شایعه های پیرامونش واکنش نشان داده است. احمد پورمخبر با انتشار عکس فوق در شبکه اجتماعی اش نوشته است:

“با سلام به تک تک شما عزیزان، من اعلام کردم که دیگه در دنیاى مجازى فعالیتى نخواهم کرد و شما عزیزان همه دلیل خواستید. خب، من وقتى فعالیت داشتم یک سرى شایعه درست شد حالا هم که نیستم سریع شایعه کردید فوت کردم!خب اصلا گیرم که من فوت کردم و شادروان شدم چى میشه؟؟؟؟

 دوباره به سرعت نور یک عکس از من در اینستاگرام و تلگرام پخش شد با عنوان دستفروشى کردن من و سلفى گرفتن من با قیمت پنج هزار تومان!!!دوستان گلم، عزیزانم، هموطنان خوبم اولا کار کردن عار نیست، کارى که یک لقمه نان حلال ازش بشه درآورد گناه نیست ولى تهمت زدن و برچسب زدن گناه بزرگیه.وقتى یک عکسى از هر کسى دیدید سریع قضاوت نکنید،اگر من با یک خلبان هم در کابین خلبان عکس دارم پس خلبان شدم؟؟؟

یا اگر پشت نیمکت کلاسى در یک دانشگاه عکس بگیرم، دانشجو شدم؟؟؟حالا بر میگردم به ماجراى این عکس، من به اتفاق خانواده به امامزاده صالح و بازار تجریش رفتیم ومن این آقا را دیدم و خواستم خرید کنم، سفره دل این آقا باز شد و من فهمیدم به شدت نیازمند هستند خواستم کمکى به همنوع خودم کرده باشم و از مردمانى که درخواست میکردند

باهاشون عکس بگیرم خواستم مبلغى به این آقا کمک کنند. قصد من کمک بود و بس، ولى مثل اینکه براى افراد بیکار وشایعه درست کن سوژه خوبى دست و پا شد.دوستان عزیز من بازنشسته ارتش هستم و اگر بازیگر هم نمیشدم روزگارم میگذشت. خداروشکر میکنم که زندگى آبرومندانه اى دارم ودر این سن و سال احتیاجى به کار کردن براى گذران زندگى ندارم.”

منبع :پایش

مجموعه تلویزیونی «آرام می گیریم» به کارگردانى روح اله سهرابى و تهیه کنندگى فرهاد گلى، از 25 دی ماه در 48 قسمت، بصورت روزپخش از شبکه دو سیما به نمایش درمی‌آید.

 مجموعه تلویزیونی «آرام می گیریم» به کارگردانى روح اله سهرابى و تهیه کنندگى فرهاد گلى که تولید آن از اول اردیبهشت ماه سال جاری در تهران کلید خورد از 25 دی ماه و به صورت روزپخش از شبکه دو سیما به نمایش درمی آید.

تولید این سریال که پیش از این اعلام شده بود برای پخش در 42 قسمت 45 دقیقه ای آماده می شود، با بهره مندی از بازیگران مطرح و چهره های سرشناس سینما و تلویزیون و برخورداری از قصه ای پرکشش  به ٤٨ قسمت افزایش یافت که بدین ترتیب بینندگان شبکه دو سیما شاهد یکی از پربازیگرترین سریال های چند سال اخیر تلویزیون خواهند بود.

این سریال که آخرین سریال شبکه دو سیما در سال 1395 خواهد بود و پخش آن تا پایان سال به طول خواهد انجامید هر شب بجز جمعه شب ها به نمایش درخواهد آمد.

گروه تولید «آرام مى گیریم» این روزها پس از پایان ضبط سکانس هاى مربوط به آشا محرابى مشغول ضبط سکانس هاى مربوط به مجید صالحى در بیمارستانى در منطقه تهرانسر هستند که بلافاصله پس از آن، سکانس هاى باقیمانده ی شخصیت عباس با بازى آتیلاپسیانى را خواهند گرفت.

سریال «آرام مى گیریم» برخوردار از قصه اى اجتماعى است که در خلال آن ریشه هاى اصلى از هم گسیختگى خانواده ها و به تبع آن جامعه مورد کالبدشکافى قرار مى گیرد و در روند داستان اتفاقات تلخ و شیرین بسیاری رخ مى دهد که سرانجام با ورود یک قوه ى عاقله و تاثیرگذار به متن اتفاقات، اوضاع به گونه اى دیگر رقم می خورد.

مونتاژ و مراحل فنی پایانی، همزمان با ضبط در حال انجام است.

«آرام می گیریم» را فریدون فرهودی و فروغ فروهیده، بر اساس فیلمنامه «آرام می‌گیریم» نوشته روح اله سهرابی و سید مرتضی مصطفوى به نگارش درآورده اند.

«آرام می گیریم» محصول مشترک انجمن سینماى انقلاب و دفاع مقدس و گروه فیلم و سریال شبکه دو سیماست.

هوشنگ توکلی، ثریا قاسمی، آتیلا پسیانی، مجید صالحی، لعیا زنگنه، آشامحرابى، کامران تفتى، على اوسیوند، کاظم بلوچى، نسرین مقانلو، لیلا اوتادی، مهدی سلوکی، حسن جوهرچی، میرطاهر مظلومى، شهرزاد کمال زاده، نگار عابدی، محمد فیلی، مونا فرجاد، حمید هدایتی، نسرین نکیسا، محمود مقامی، ارسلان قاسمى، مهدی ماهانی، بهزاد رحیم خانى، مجید اکبرى، محدثه قبادى، شهربانو موسوی، سعیده رودبارکی، حسین اکبری، مهسا هاشمی، سیامک اشعریون، غزاله اکرمی، رضا رضایی، شیما نیک پور و ... از جمله نقش آفرینان این سریال هستند.

دیگر عوامل این سریال عبارتند از: مشاور کارگردان و بازیگردان: محمدرضا فاضلی / مدیر تصویربرداری: حمید احمدى / مدیر تولید: ایرج طایفه غلامی / طراح صحنه و لباس: رضا درگزی / طراح گریم: زهره سیه پوش / مدیر صدابرداری: امیر عاشق حسینی /  آهنگساز: محمد محمدعلی / تدوین: موحد شادرو ـ نوید توحیدی / دستیار اول کارگردان: مهدی سهرابی / دستیار دوم کارگردان: علی غیاثوند - علی بی آبی / مدیر تدارکات: امیرهوشنگ حسینی – مجید رنجبر/ دستیار لباس: مهسا شکیب / مجرى گریم: محمد سیه پوش، مینو قبادى / دستیار برنامه ریز: غزاله اکرمی / مدیر روابط عمومی: رسول شادمانی / مجری طرح: افق رسانه پاسارگاد.

منبع:تبیان_فارس

تهیه‌کننده سریال «مرز خوشبختی» گفت:

مرز خوشبختی این روزها حوالی غرب تهران ضبط می‌شود و ضبط این سریال تا اواسط بهمن ماه ادامه دارد.

   «مهران رسام» تهیه کننده سریال «مرز خوشبختی»  اظهار داشت: تصویربرداری این سریال به کارگردانی حسین سهیلی زاده به مرز 70 درصد رسید.

وی ادامه داد: به تازگی امیر غفارمنش مقابل دوربین سهیلی‌زاده قرار گرفته و گروه تولید نیز حوالی غرب تهران و در یک رستوران مشغول تصویربرداری هستند و تا اواسط بهمن ماه تصویربرداری ادامه خواهد داشت.

این تهیه کننده همچنین بیان داشت: طبق خبری که از سمت شبکه به ما اعلام شده، زمان پخش این سریال همان نوروز است.

بازیگران «مرز خوشبختی» عبارتند از: پوریا پورسرخ، امیرحسین آرمان، مهدی سلوکی، شهرزاد کمالزاده، سروش جمشیدی، مریم معصومی، جمشید جهانزاده، عباس محبی، مهدی صباغی، فرزانه نشاط خواه، شهربانو موسوی، رضا یزدانی، جواد زیتونی و عباس محبوب.

در خلاصه داستان «مرز خوشبختی» آمده است: به طلا و تلاش و عشق... جوان و گُل و گِل... همه چیز از یک وسوسه شروع می شود و به یک وسوسه ختم می گردد. از رفاقت شروع می شود و به رفاقت می رسد. داستان مرز خوشبختی داستان انتخاب هاست. دوراهی ها. زمانی که بر لب مرز ایستاده ای. یک سو شاید خوشبختی است و در سوی دیگر هم شاید خوشبختی. انتخاب با توست و انتخاب نهایت خوشبختی است.

سایر عوامل سریال عبارتند از تهیه کننده: مهران رسام، جانشین تهیه کننده: مجید پرکار رضاییه، مشاور پروژه: علی اصغر آزادان، نویسنده: علی خودسیانی، مدیر تصویربرداری: علیرضا رنجبران، تدوین: امین عابدی، مدیر صدابرداری: مهدی آزادی، آهنگساز: آرمان موسی پور، مدیر تولید: شاپور دلدار، طراح صحنه و لباس: سارا صفری، طراح چهره پردازی: سحر موسوی، مدیر تدارکات: اصغر پسندپور، صدابردار: علی ظهوری، مدیر برنامه ریزی: فرشاد ارج، دستیار اول کارگردان: امین محمودی، منشی صحنه: نوشا عبدالله زاده، دستیاران کارگردان: عارف ابراهیمی، شایان سید محمود، دستیار اول فیلمبردار: رسول تنهایی، دستیار اول صحنه: علی جعفردوست، تصویربردار پشت صحنه: امیر ژوبین، عکاس: ارمغان رسام، مدیر روابط عمومی: آیدین نادری.

 سریال «مرز خوشبختی» در 15 قسمت برای ایام نوروز در شبکه دو تهیه و تولید می‌شود.

منبع :تبیان _فارس

دیا میرزا ، همبازی هندی محمد رضا گلزار را بهتر بشناسید

 حضور محمدرضا گلزار بازیگر مشهور و توانمند سینمای کشورمان در فیلم سلام بمبئی به نوعی علت شناخته شدن همبازی او دیا میرزا بازیگر زن هندی به ایرانیان شد. انتشار تصاویری زیبا از گلزار و دیا میرزا در کنار هم در دنیای مجازی هنردوستان را مشتاق به شناخت هر چه بیشتر این بازیگر و تهیه کننده سینمای بالیوود شد.

بیوگرافی دیا میرزا

دیامیرزا با نام اصلی دیا هاندریچ متولد نهم دسامبر 1981 است که بعد از حضور در عرصه مدلینگ و پیروزی به عنوان بانوی برتر آسیا وارد بالیوود شد. او در رسانه ها به خاطر کارهای اجتماعی اش معروف است. دیا به همراه ساحل سنگا و زایدخان شرکتی به نام بورن فری اینترتینمنت در عرصه تهیه کنندگی فیلم را اداره می کند. اولین فیلم آنها «عشق برهم زننده زندگی» نام داشت که 17 اکتبر 2011 اکران شد.

دیا در حیدرآباد ایالت اوتارپرادش متولد شد. پدرش فرانک هاندریش نقاش و گرافیستی آلمانی بود که به معماری و طراحیدکوراسیون نیز می پرداخت و اصالتی مونیخی داشت. در حالی که مادرش دیپا از اهالی بنگال بود که او هم نقشه کش ساختمان و طراح دکوراسیون است و در حال حاضر فعالیت های اجتماعی مختلفی را در زمینه کمک به معتادان و الکلی ها انجام  می دهد. وقتی دیا چهارسال و نیمه بود والدینش از هم جدا شدند و نزدیک به پنج سال بعد پدرش از دنیا رفت. مادرش نیز در ازدواج مجدد، با احمدمیرزا زندگی خود را سر گرفت که او نیز سال 2003 از دنیا رفت. دیا برای کارهای هنری خود نام فامیل ناپدری اش را انتخاب کرد. 

هنگامی که در خیرات آباد در حومه حیدرآباد زندگی می کردند به دبیرستان دخترانه ویدیارانایا می رفت و بعد راهی کالج استنلی جونیور شد. در آخر نیز در رشته هنر از دانشگاه آندراپرادش در حیدرآباد فارغ التحصیل شد. بعد از آن دیا وارد رقابت های بانوی شایسته هند شد و سپس به مسابقات بانوی آسیا رسید و مقام اول را در سال 2000 کسب کرد. این مسابقات در فیلیپین انجام می شد و دیا میرزا اولین هندی بعد از 27 سال بود که به مقام اول می رسید. دیامیرزا مدتی است با ساحل سنگا ازدواج کرده است و همچنین در کنار زایدخان، دیگر بازیگر سینمای هند، شرکت تولید فیلمشان را اداره می کنند و به این شکل وارد دنیای  تهیه کنندگی نیز شده است.

بیوگرافی و زندگی شخصی دیا میرزا بازیگر زن هندی

دیامیرزا با پدر آلمانی، مادر بنگالی

من متولد حیدرآباد هستم و آنجا بزرگ شدم. اما پدرم آلمانی و مادرم بنگالی بودند. پدرم معمار و طراح گرافیک بود که به کل دنیا سفر می کرد و شیوه تدریس را به معلم ها یاد می داد. در یکی از همین سفرها و در بازدید از مکس مولر باون در دهلی، مادرم را می بیند که به طور اتفاقی مادر من هم زبان آلمانی را برای خواندن انتخاب کرده بود و آن زمان می توانست خیلی روان و خوب صحبت کند و حتی بنویسد. آنها طی یک عشق توفانی با هم ازدواج کردند و من به دنیا آمدم. 

وقتی چهارسال و نیم سن داشتم پدر و مادرم از هم جدا شدند و هر دو دوباره ازدواج کردند. پدر خودم وقتی 9 ساله بودم فوت کرد. از طرفی مادرم هم ازدواج کرد اما از اینکه ناپدری ام را پدر خونی خودم ندانم، متنفر بودم. او مرد شگفت انگیز و خوبی بود و هیچ وقت سعی نکرد جای پدر خونی ام را بگیرد. او هم در سال 20033 فوت کرد. ناپدری ام مسلمان و اهل حیدرآباد بود و من اسم فامیلم را از روی فامیل او برداشتم.

شوک بزرگ زندگی من
بزرگ ترین ضربه ای که خیلی روی زندگی ام تاثیر گذاشت، مرگ پدرم بود. من در هر مساله ای به او تکیه کرده بودم. همسر دومش باردار بود که او فوت کرد و بعد از مرگش آن خانم دوباره ازدواج کرد. این جوری شد که من تنها بچه اش در زمان زنده بودنش  بودم. البته نتوانستم جسدش را ببینم چون اجازه ورود به مراسم را نداشتم. راستش حتی قبل از اینکه ما برسیم خانواده اش همه کارها را انجام داده بودند و مراسم را تمام کرده و منتظر ما نمانده بودند. تا مدت زیادی نتوانستم گریه کنم چون باورم نمی شد که او فوت کرده است. 

مشکل کوچک دنیای بزرگ
من تنها فرزند پدر و مادرم بودم اما با اینکه تک فرزند بودم تا به امروز هیچ وقت مادرم با من رفتار نازپرورده ای نداشته است. او تمام سعی اش را کرد که من را مستقل بار بیاورد تا بتوانم روی پای خودم بایستم. یاد گرفتم که بارها همه چیز را از نو بسازم و اشتباهات و خرابی ها را جبران کنم. حرف های پدرم را هم هنوز به وضوح به یاد دارم. او مرد خیلی خلاقی بود و ای کاش همه مثل او بودند. او قهرمان من بود. وقتی پدر و مادرم از هم جدا شدند، من روزهای هفته پیش مادرم بودم و آخر هفته ها کنار پدرم. 

یادم هست یک روز وقتی که از مدرسه بازگشته بودم روی پله های بیرون نشسته و منتظر پدر بودم چون در خانه قفل بود. بعد از مدت کوتاهی او رسید و دید که ناراحتم. از من پرسید:« چرا اینقدر ناراحت به نظر می رسی؟» و من جواب دادم:« به خاطر اینکه من مشکلات زیادی دارم.» این حرف از دهان بچه ای به سن من بامزه بود و او خندید و گفت:« جدی؟ بیا برویم چیزی نشانت بدهم.» مرا به اتاقم در خانه خودش برد که همه آن را با دست های خودش ساخته بود، از تخت و کمد گرفته تا اسباب بازی ها. بعد نقشه جهان را نشانم داد. 

روی چند نقطه دست گذاشت و کشورهایی را به من نشان داد تا نوبت به حیدرآباد رسید که یک نقطه ریز بود. من سردرگم به او نگاه کردم و پرسیدم:« حیدرآباد فقط یک نقطه است پدر؟» و او گفت:« حالا می توانی تصور کنی که مشکلت اصلا بزرگ نیست؟» پدرم در آن سن پایین چنین چشم اندازی را به من نشان داد و همین داستان سالیان سال به من کمک کرد. به طوری که هر وقت ناراحت می شوم این قصه را به خودم یادآوری می کنم.

مادر قهرمان من
مادرم را بیشتر از همه دوست دارم. حس می کنم بند نافم با او هرگز قطع نشده است. رابطه من با مادرم از یک رابطه معمولی دختر و مادری فراتر رفته چون ما بیشتر تجربیات زندگی مان را با هم شریک بودیم. زندگی به او خیلی فشار آورد، چیزهای زیادی را از دست داد و من می دیدم که او هر بار دوباره برخاست، جنگید و کاری کرد که اتفاق هایی که می خواست بیفتد. سال های زیادی را کار کرد. بعد از فوت پدر دومم به علت نارسایی چند عضو، مادر با من در بمبئی زندگی کرده، برای بهبود در مرکز درمانی ریکاوری کار می کند.

مرگ عجیب ناپدری ام
راستش کمی دیر با ناپدری ام ارتباط برقرار کردم. یعنی زمانی که به دوره نوجوانی رسیده بودم ولی این ارتباط خیلی نزدیک و پر از احترام بود. البته وقتی کوچک تر بودم نمی دانست چطور با من ارتباط برقرار کند. زمانی ارتباط خوبی بین ما برقرار شد که من خانه را ترک کردم و به بمبئی آمدم. آن زمان بود که فهمیدم چه نقش مهمی در زندگی من داشته و من چقدر دوستش دارم. 

من دیگر شانس بازگشت به حیدرآباد را پیدا نکردم تا با او زندگی کنم اما خوشحالم که در چند سال آخر عمرش یک رابطه دوست داشتنی با او داشتم. هیچ وقت روزی را که او به خانه من در بمبئی آمد فراموش نمی کنم. آن خانه را در 21 سالگی خریده بودم. روی تابلوی بیرون خانه نوشته بود میرزا... اصلا فکرش را نمی کردم که به آن نوشته توجه کند. به محض اینکه از آسانسور پیاده شد به سمتش رفت و با دقت نگاه کرد، اشک در چشمانش جمع شد، من را بغل کرد و گفت:« تو دختر من نیستی، تو پسر منی» و یک سال بعد از این ماجرا او نیز فوت کرد. آن زمان من برای فیلمبرداری در لندن بودم و مادرم هم همراه من بود. در واقع این از معدود دفعاتی بود که اصرار کرده بودم مادرم همراه من باشد چون فیلمبرداری بلندمدتی بود. 

شب بود که دخترعمویم تلفن زد و خبر داد که ناپدری ام بستری شده و به کما رفته است. اما گفت هرچیزی را که بگوییم می شنود و آیا می خواهم چیزی به او بگویم؟ گوشی را دم گوشش گذاشت و من گفتم:« پدر، تو قول داده بودی تا مرا عروس نکرده ای هیچ جا نمیروی، پس نمی توانی مرا تنها بگذاری.» آن طور که به من گفتند او پلک هایش را در جواب من تکان داد. این آخرین مکالمه من با او بود.

نقش دوستان و آدم ها
به نظرم روابط مهم ترین جایگاه در زندگی انسان را دارد چرا که تعادل، هارمونی و قدرت شما از خانواده و دوستان و کسانی که دوست شان دارید نشات می گیرد. چیزی مهم تر از خانواده و دوستان در زندگی نیست و آنها روی تمام عملکردهای شما در زندگی تاثیر می گذارند.

دنیای بی مانند آغوش مادر 
مادرم تمام دنیای من است. صادقانه بگویم هیچ جای دنیا آغوش مادر نمی شود. چرا که هیچ جا چنین امنیتی حس نمی کنید. او شما را قضاوت نمی کند و پر از عشق و آینه زندگی شماست. 

زمان بندی خاص خدا
در مورد ازدواجم با ساحل سنگا باید بگویم که بیشتر از هر چیز از طرز تفکرش خوشم می آید. هرگز ندیدم با مردم متفاوت رفتار کند و این برای من خصیصه بسیار مهمی است. خیلی کم پیش می آید کسی را پیدا کنید که دیگران را قبل از خودش قرار بدهد و با همه افراد با وقار و احترام رفتار کند. من از روزی که ساحل را دیدم در ذهنم با او ازدواج کرده بودم. راستش من به زمان بندی خدا خیلی اعتقاد دارم. حتما دلیلی بود که قبل ها این اتفاق نیفتاده بود.

خواستگاری رویایی من
وقتی که من و همسرم با هم آشنا شدیم من 32 و ساحل 33 ساله بودیم. سطح خانوادگی هر دو ما تقریبا یکی بود. نقاط مشترک زیادی داریم. هردو آدم های رک ولی آرامی هستیم. عاشق غذا، فیلم و موسیقی هستیم. از آن زمان 55 سال می گذرد.  شرکت فیلمسازی مان را با هم راه انداختیم. آن زمان به نیویورک رفته بودیم که یک روز ساحل از من خواست که به پل بروکلین برویم. 

جایی که دوران تحصیلش را گذرانده بود. زمانی که به میانه پل رسیدیم ناگهان در مقابل من زانو زد و از من خواستگاری کرد.  شگفت انگیز بود مانند صحنه ای از یک فیلم. توریست های زیادی از کشورهای مختلف آنجا بودند که با دیدن این صحنه شروع به دست زدن کردند. واقعا چیزی فراتر از واقعیت بود. همان چیزی بود که ارزش این همه صبر کردن را داشت. 

ازدواج ساده و بدون تجمل

مراسم ازدواج ما یک ازدواج پنجابی ساده بود که سه روز به طول انجامید. ما هر دو زیاد اهل تجمل نیستیم؛ بنابراین مراسم خیلی باشکوهی نداشتیم. دوستان محدودی را دعوت کرده بودیم و حتی برخی از اعضای دور خانواده نیز دعوت نبودند. راستش نمی خواستیم خیلی شلوغ بازی کنیم!

من و همسرم در شراکت هم با هم مشکلی نداریم. ممکن است خنده دار به نظر برسد اما باید این مساله را ذکر کنم که وقتی افراد مختلف به دفتر ما می آیند شاید به واسطه اسم من به اینجا قدم بگذارند. اما ما همه کارها را با هم انجام می دهیم و برای کار هم ارزش قائل هستیم. ساحل روابط عمومی خوبی دارد و می تواند افراد را در کنار یکدیگر قرار دهد. 

گاهی برای خودم هم جای تعجب دارد که چگونه این قدر خوب همه کارها را مدیریت می کنیم و در عین حال وارد حریم شخصی یکدیگر نمی شویم. ساحل کسی است که به برابری زن و مرد بسیار معتقد است و فضای کافی به من می دهد. شش سال است که این شرکت را با هم اداره می کنیم و تنها چیزی که ما را در کنار یکدیگر نگه داشته این است که خودخواهی جایی در رابطه کاری ما ندارد. 

زن ها را جدی بگیرید
یکی از مشکلات تهیه کننده بودن برای من، زن بودن است و اینکه بعضی ها آدم را در این حرفه جدی نمی گیرند؛ همان طور که وقتی با تهیه اولین فیلم خودم، کارم را در این زمینه شروع کردم همه مرا دست کم گرفتند اما خیلی ها از نتیجه کار من شگفت زده شدند. از طرفی با فیلم دومم نشان دادم که من هم می توانم در این حرفه موفق باشم؛ بنابراین زن ها را در هرکاری جدی بگیرید.

عکس دیا میرزا و محمدرضا گلزار در فیلم سلام بمبئی

همکاری با رضا گلزار
این برای اولین بار است که در یک پروژه مشترک سینمایی کار می کنم که البته بیشتر عوامل آن ایرانی هستند. از بازی در کنار رضا گلزار واقعا خوشحالم. او یک بازیگر فوق العاده است و جدا از قدرت بازیگری، چهره ای خاص دارد. 

به نظرم او یکی از زیباترین آدم های روی کره زمین است. از قربان محمد پور نیز تشکر می کنم. او یک کارگردان مهربان است و امیدوارم همیشه شاد و خندان باشد. ضمن اینکه در این مدت مردم ایران نیز به من لطف زیادی داشتند و در صفحه شخصی من علاقه خودشان را نسبت به من نشان دادند که از همه آنها تشکر می کنم.

مهم ترین بخش زندگی
مهم ترین و بزرگ ترین مساله زندگی انسان، سلامتی است و متاسفانه زمانی به این مساله پی می بریم که بیمار می شویم. در یک آهنگی شنیدم که می گفت بدن تو مهم ترین ابزاری است که در دست داری. پس زمانی می توان از این ابزار استفاده کرد که سالم باشد و تفکر سالم هم نتیجه داشتن بدنی سالم است. اگر از سلامت کافی برخوردار باشید می توانید در زندگی تصمیمات درست بگیرید، درست عمل کنید و به امیال و رویاهای تان برسید. 

همچنین می توانید از کسانی که دوست شان دارید حمایت و محافظت کنید. سلامتی کلید همه چیز است و قدرت تان را افزایش می دهد. متاسفانه برخی به دیگران اهمیت می دهند ولی به خودشان نه. باید به تغذیه و روش زندگی خود بسیار توجه کنیم.

دیا میرزا ، بیوگرافی و زندگی شخصی دیا میرزا، همبازی گلزار